ما دربارۀ کسبوکارهای مهم و برندهای سرشناس زیادی شنیدهایم که در دهههای قبل شهرت جهانی داشتند و امروز نامی از آنها باقی نمانده است. مثل شرکت هیندوستان که خودروهای سواری دهۀ 80 در انحصار این شرکت بود و آنها حاکمان جادهها به حساب میآمدند.
با از راه رسیدن خودروهای جدید این کمپانی ماشینسازی به طور کامل از بین رفت و از مسیر رقابت خارج شد.
یا نوکیا که توانست موتورولا و سایر شرکتهای تولیدکنندۀ تلفن همراه را از دایره رقابت خارج کرد و به رتبۀ نخست تولید تلفن همراه در سال 1998 رسید؛ اما خودش پس از ظهور تلفنهای هوشمند آیفون ، سامسونگ و سونیاکسپریا ناگهان از بازار حذف شد.
امروزه، تمام شرکتها تلاش میکنند تا علاوه بر غلبه بر بازار و سایر رقبا، به طور پیوسته نوآوری داشته باشند تا مثل نوکیا و هیندوستان، به ناگهان از باقی عقب نمانند. ما در اینجا تلاش میکنیم 10 تکنیک نوآورانۀ کسبوکارها را نشان دهیم. خواه شما یک شرکت نوپا راهاندازی کرده باشید و یا صاحب یک شرکت معتبر باشید، نوآوری کلید موفقیت شماست.
1- کنجکاو باشید و اطلاعات بیشتری جمعآوری کنید:
رهبران بازار همیشه رهبر باقی نمیمانند؛ مگر این که با نگاهی نو و کنجکاوانه برای یادگیری، جمعآوری اطلاعات بیشتر، شناسایی روند بازار و تلاش برای یافتن فرصتهای جدید در آن صنعت، به فعالیتشان ادامه دهند. آنها باید یک روش سیستماتیک برای جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و اعمال آن برای کسبوکارشان داشته باشند.
داشتن یک کتابخانۀ خوب، تعامل با همسالان در کارگاهها و کنفرانسها، جلسات تجاری، سمینارها، داشتن تعامل با رهبران حوزۀ اندیشه، به یک شرکت کمک میکند تا در مورد آنچه که در صنعت اتفاق میافتد، اطلاعات کافی و جامع داشته و به راه خود ادامه دهد.
به گفته دیوید دهولف فضانورد اهل ایالت متحده، سازمانها بیشتر بر روی توسعۀ محصولات، تجربههای تکنولوژیکی و دادههای بزرگ تمرکز میکنند اما برای دریافت و گسترش اطلاعات، شناسایی روند و شکلگیری تصمیمها وقت نمیگذارند. به همین خاطر، حجم وسیعی از اطلاعات و دادهها، باید توسط یک روش سیستماتیک در سازمان جمعآوری و تجزیه و تحلیل گردد.
2- فرصتهای نوآوری را شناسایی کنید:
بررسی کنید و ببینید که تمرکز مشتریان شما بر روی چیست و نسبت آن را با محصولاتتان و یا فعالیتهای رقبا شناسایی کنید. در هر صنعتی که فعالیت میکنید باید برای انتظارات جدید مشتریان، پاسخی در نظر بگیرید.
روبهرو شدن با هرگونه مشکل و یا بحران برای یک محصول در بازار را میتوان به یک فرصت نوآورانه برای رسیدن به موفقیت تبدیل کرد. اگر شما بیش از 12 کاغذ داشته باشید، منگنه یک محصول مفید برای کمک به سازماندهی آنهاست. یک منگنه معمولی بیش از یک مقدار مشخصی نمیتواند کاغذ را نگه دارد و این دقیقا زمانی است که آکسنترا یک شرکت تولیدی محصولات اداری، به تولید محصولی پرداخت که میتوانست 60 کاغذ را در کنار هم قرار دهد.
پس از بررسیهایی که تد موزز موسس این شرکت انجام داد، دریافت که در این محصول هیچگونه تغییرات ساختاری از 100 سال گذشته تا به امروز به وجود نیامده است و این امر وی را به فکر توسعۀ این محصول انداخت. این شرکت در حال حاضر میلیونها محصول در 100 کشور به فروش رسانده است.
اوبر یک نمونۀ موفق دیگریست که از روبهرو شدن با نقطۀ حساس مسافران شهری، قدرت گرفته است. اکثر اوقات، مسافرانِ تاکسیها هزینۀ بیشتری نسبت به خدماتی که به آنها ارائه میشود پرداخت میکنند. آنها هیچ اطمینانی در خصوص قیمتگذاریها ندارند. اوبر با به دام انداختن هزاران صاحب تاکسی برای شبکهسازی و گسترش فعالیت خود انقلابی را در کرایۀ ماشین به وجود آورد.
3- به دنبال یک ایدهای فراتر از صنعتتان باشید:
اکثر اوقات نیازی نیست بهترین ایدههای نوآورانه از یک صنعت خاص باشد. میتوانید از صنعتی که در آن فعالیت دارید فاصله گرفته و در صنایع دیگر تجربه کسب کنید. برای مثال هنری فورد درحال ساخت یک خط تولید گوشت بود که در این مسیر، ایدهاش تغییر کرده و تبدیل به یک خط تولید ماشین شد.
اغلب شرکتهای بزرگ در این سالها موفق به ایجاد نوآوری شدهاند. اما در برابر راهحلهایی که به اصطلاح «عملکرد ثابت» شناخته میشوند، بیتوجهی میکنند. منظور این است که یک گروه نوآوری داخلی به طور مداوم ایدههایی از صنایع دیگر را بررسی کرده و آن را اعمال نمایند.
4- ایجاد یک محیط نوآوری
آیا شما میخواهید همواره یک فعالیت تکراری و تغییر ناپذیری را در چرخۀ کسبوکار خود اعمال کنید؟ به عنوان مثال، یک شرکت که همیشه «آجر و ملات» تولید میکند و در طی سالیان هیچ تغییری در محصول و فرآیند رسیدن به محصول خود نداده و مدیریت ارشد آن نیز مانع از هر تغییری در شرکت شده، هیچگاه نمیتواند در مسیر نوآوری قدم بردارد.
گروه نوآوری سازمان های بزرگ باید به طور دورهای ایدهها و پیشنهادات جدید ارائه دهند و به طور مداوم اتاق فکری برای ارائۀ ایدههای مناسب شکل دهند. اگر دریافت ایده را به افراد و استعدادهای خاصی محدود کنیم در نتیجه مشارکت نوآوری در شرکت نیز به تعداد افراد خلاق محدود خواهد شد.
اگر نوآوری را تشویق نکنید، نتیجه میتواند از دست دادن افراد نوآور باشد. آنها از شما جدا میشوند و قطعا در مسیر جدید، به موفقیت دست پیدا میکنند. براون اکتون که پیش از آن از توییتر و فیسبوک اخراج شده بود و در دورهای برای اپل و یاهو مشغول به کار بوده، توانست با جان کوم ، همکارش در یاهو واتساپ را ایجاد کند. واتساپ چند سال پس از شروع به فعالیتش توسط فیسبوک چند میلیارد دلار خریداری شد.
۵- نوآوری در محل کار
فرآیندها و عملکردهای بهتر در سازمان میتوانند بهرهوری و سود را برای شرکت افزایش دهند. فضای نامناسب در محیط کاری میتواند منجر به کاهش سطح انگیزۀ کارکنان و کاهش تولید برای شرکت شود. گوگل متوجه شد که محل کار نباید با کابینها و دیوارهای خستهکننده پر شود.
دفاتر گوگل، مناطق بازی، کافه، آشپزخانه باز، یخچال، اتاقهای کنفرانس مضمونی، کتابخانه و چندین فضای نوآورانۀ دیگر را با هدف ارائۀ محیط شاد برای افزایش بهرهوری فراهم کرده. یا شرکت اعتباری پیتنی پوتز طراحی داخلی خود را مانند یک روستای آرام و ساکت طراحی کرده است. این طرح به آنها کمک کرد تا موانع میان مردم و سلسله مراتب را از بین ببرند و ارتباطات باز را تقویت کنند.
۶- یک مسابقه برگزار کنید، و از ایدههای خلاقانه بهره بگیرید
مدارس فنآوری و مدیریت دارای دستگاههای جوجهکشی هستند که به دانشآموزان کمک میکند تا به ایدههای جدیدی دست پیدا کنند. برخی از شرکتها برای عموم یا دانشکدههای حرفهای مسابقه طراحی میکنند و جوایزی را برای برندگان این مسابقات تعیین میکنند. بهترین ایدهها میتوانند وارد دنیای کسبوکار شوند.
۷- ایده های خوب می توانند از مشتریان باشند
با داشتن ارتباطات فعال با مشتریان، میتوانید از آنها بازخورد بگیرید و نواقص خود را برطرف کنید. در این صورت میتوانید فقط برای نوآور بودن، نوآوری نکنید. نظرسنجیهای مشتری، رسانههای اجتماعی و تحقیقات بازار نشان میدهد که چه تغییراتی توسط مشتری مورد نیاز است و شما فقط آن تغییرات را در محصولتان اعمال کنید.
۸- آینده نگر باشید و چشمانداز داشته باشید
نوآوری فقط در سازمانهایی که دیدگاه آیندهنگر دارند، ممکن است. در اواخر دهۀ 1970 ، کن اولسن از شرکت تجهیزات دیجیتال (DEC) در مورد خرید رایانههای شخصی توسط خانوادهها شک داشت. اکنون این رایانهها در همۀ خانهها هست و شرکت DEC در هیچ خانهای نیست. در عوض شرکت HP این ایده را دنبال کرد. مدیران DEC کامپیوترهای خانگی را غیرممکن میدانستند.
۹- بدانید چگونه با معضلهای نوآورانه برخورد کنید
بسیاری از سازمانها با چشمانداز راهاندازی یک محصول جدید مواجه هستند که کاملا متفاوت از پیشنهاد موجود است اما نمیتوانند آن را رها کنند. تمرکز اصلی شرکت IBM بر روی رایانههای بزرگ بود و حتی زمانی که کامپیوترهای شخصی را راهاندازی کردند، قدرت خود را در رایانه های بزرگ حفظ کردند. هندوراس لور که شاهد ظهور پمپهای شستشوی با نامهای تجاری بزرگ بود، مجبور شد که برند برتر حق بیمه خود را حفظ کند، حتی با ارائه پیشنهادات ارزان قیمت مانند پودرهای شستشوی چرخ و رین. باید در زمان مناسب، از محصول قبلیتان جدا شوید.
۱۰- فن آوریهای مخرب و تغییر روند
هنگامی که گوگل و سایر موتورهای جستجو الگوریتم را تغییر دادند، تمرکز خود را از کلمات کلیدی حذف کردند که منجر به تخریب چندین وبسایت شد که بر روی کپی یا بازنویسی مطالب تمرکز داشتند. فنآوریهای جدید یا فرایندهای نوین میتوانند مزاحم کسبوکار شما باشند، اما در نهایت به مصرفکنندهها کمک میکنند. تلاش گوگل برای اطمینان از بهترین نتایج جستجو برای کاربران اینترنت بود و برایش مهم نبود که چند وبسایت ممکن است در این مسیر، متضرر شوند.
این عقیده وجود دارد که نوآوری برای مبتدیان است و نه برای رهبران بازار. اما این حرف واقعیت ندارد. نوآوری میتواند در هر سازمانی اتفاق بیافتد. مدیرعامل IBM Global میگوید که اگر رهبری و فرهنگ کاری ناکارآمد باشد، یک مانع بزرگ برای نوآوری به حساب میآید. مدیران نوآور به همکاری، آزمایش، سوال کردن و شبکه سازی در ایدههای جدید معتقدند. وقتی فضای ترس در شرکت وجود دارد، نوآوری نمیتواند اتفاق بیافتد، زیرا هیچ رهبری حاضر به ریسک کردن نیست.